جدول جو
جدول جو

معنی دریای بزرگ - جستجوی لغت در جدول جو

دریای بزرگ
(دَرْ یِ بُ زُ)
یا دریای فلسطین، و آن دریای عظیمی است که فیمابین آسیا واروپا و افریقا واقع است و بدین لحاظ دریای متوسط خوانده می شود. طولش از مشرق تا مغرب 2 هزار میل و عرضش از 400 تا 800 میل می باشد. (از قاموس کتاب مقدس). مدیترانه. دریای روم. بحر ابیض: قوت جاذبۀ آن آب را به خود کشد و بعضی از زمین خشک نشود... قوم عرب آن را بحر محیط خوانند و اهل عجم دریای بزرگ و گروه یونان دریای اقیانوس گویند. (نزهه القلوب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ / تِرْ کِ بُ زُ)
تریاک اکبر. تریاک کبیر:... و بعلم طب نیز رنج برد و تریاک بزرگ او بدست آورد. (ترجمه طبری بلعمی). و رجوع به تریاق و ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(تِ/ تَرْ قِ بُزُ)
ظاهراً همان تریاق اکبریا تریاق کبیر است: و بهترین چیزی مردم پیر را تریاق بزرگ است خاصه به سبب سده. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ یِ بَ رَ / رِ)
کنایه از پیالۀ بزرگ پرشراب. (برهان) (آنندراج) :
خورد یک دریای بصره تا خط بغداد جام
بس پیاپی دجله را در جرعه دان افشانده اند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(دَرْ یِ بَ رَ / رِ)
بحر بصره. شط العرب
لغت نامه دهخدا
(بِ رَ)
دریای دریای برنگ، دریایی است منشعب از اقیانوس کبیر که بوسیلۀ تنگه ای بهمین نام آسیا را از آمریکا جدا میسازد. این دریا امتداد شمالی اقیانوس کبیر است و بین سیبریه و آلاسکا قراردارد و مساحت آن در حدود 2273000 کیلومتر مربع است. (از دایره المعارف فارسی) (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ یِ اَ رَ)
بحر ازرق. یکی از دو شعبه ای که رود نیل را تشکیل میدهد
لغت نامه دهخدا
(دَرْ یِ زَ)
بحر اصفر. هوانگ های (در زبان چینی). شاخابۀ بزرگ اقیانوس کبیر در شمال شرقی چین و کره. (از دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ یِ خَ زَ)
بحر خزر. دریاچۀ خزر. دریای کاسپین. دریای گیلان. دریای گرگان. بحر باب الابواب. آق دریا. دریای خزروان. دریای خزران. دریای خزرا. زراه اکفوده. دریای هشترخان. و رجوع به خزر در ردیف خود و بحرخزر ذیل بحر شود
لغت نامه دهخدا